دفعه اول همیشه همه چیز ساده تر است .
دوستت دارم گفتن هزار تا سبک سنگین کردن نمی خواهد و گفتن دلتنگی من من کردن .
عوص نکردن تار موش با دنیا راحت ترین کار است و پای بدی هایش ماندن ممکن ترین .
دفعه اول خودت هستی .
همان قدر که در خلوتت عاشقش هستی و چشمانت خندان است از بودنش در زندگیت .
جلو رویش هم عاشقی و لبانت خندانِ از حسِ خوبِ کنارش بودن .
اولین بار وقت داری برایش .
گوش داری برایِ شنیدنِ حرفایش .
صبر داری برایِ دیدنِ عشق در نگاهش و شنیدن دوستت دارم از لبانش و دل داری برای عاشقی کردن .
ولی بعد از آن دوستت دارم هایت مزه دوستت دارم اولیه را نمی دهد یا بویِ اجبار می گیرد یا بویِ اکراه .
بعد هر بار عزیزم گفتن تو دلت هزار بار بغض می کنی که چرا لبانت باز شده به عزیزم گفتن به کسی به غیرِ از او .
بعد از اولین بار ، پای بدی ماندن مضحکه .
لبخندایِ وسطِ کار بخاطر حرفش که یادت آمده غیر ممکن یا شب تا صبح رویایش را دیدن .
بعد از اولین بار وقت نداری برای دیدنِ کسی .
آغوش نداری برای آرام کردنِ یکی .
شانه نداری برای شانه به شانه راه رفتن کنارِ کسی .
بعد اولین بار
تنها چیزی که داری یک دل شکسته ست که بدجور از دوستت دارم گفتن و ماندن پایِ دوستت دارمی که اولین بار شنیده زخم خورده .
قلبی که موقع دوستت دارم هی هشدار می دهد :
نشکنی دوباره منو !
#فاطمه_جوادی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها